به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، تعزیه بهعنوان یکی از شاخصترین جلوههای هنر آیینی در فرهنگ شیعی، قرنهاست که در دل مردم ایران ریشه دوانده و همواره بستری برای روایت حماسه عاشورا و انتقال مفاهیم بلند دینی و اخلاقی بوده است.
این هنر آیینی نهتنها یک شیوه عزاداری، بلکه مجموعهای منسجم از هنرهای گوناگون نظیر موسیقی، نمایش، شعر، گریم، حرکتهای آیینی و گاه حتی ورزشهای سنتی را در خود جای داده و با پیوندی عمیق میان محتوا و فرم، توانسته است ارتباطی بیواسطه با دل و جان مخاطبان برقرار کند.
با وجود تغییرات گسترده در ذائقه فرهنگی جامعه، بهویژه نسل جوان، تعزیه همچنان توانسته است جایگاه خود را حفظ کند و حتی مخاطبانی از نسل امروز را نیز با خود همراه سازد. این مهم، ریشه در اصالت، صداقت و ساختار معنوی تعزیه دارد؛ اصالتی که بسیاری از هنرمندان پیشکسوت با تعهد به حفظ آن، اجازه ندادهاند تعزیه به ورطه ابتذال یا تحریف کشیده شود.
مخاطب امروز نیز اگر با اجرای درست و در فضای مناسب با تعزیه روبهرو شود، واکنشی مثبت و گاه عاطفی نشان میدهد، چراکه این هنر، ورای محدودیتهای زبانی و قومی، پیام انسانی خود را صادقانه منتقل میکند.
از سوی دیگر، ظرفیتهای تعزیه برای جهانی شدن نیز روزبهروز بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. تجربه اجراهای بینالمللی تعزیه، تحسین رسانهها و جشنوارههای جهانی، و استقبال چشمگیر مخاطبان غیرایرانی، همگی مؤید آن است که این هنر میتواند در قامت یک سفیر فرهنگی، پیام عاشورا و فرهنگ ایرانی-اسلامی را به جهان معرفی کند. البته تحقق این مهم، نیازمند آموزش هدفمند، حمایتهای ساختاری و حفظ اصالت است؛ اموری که تنها با عزم جدی نهادهای فرهنگی، هنرمندان متعهد و مردم فرهنگدوست میسر خواهد شد.
در همین راستا، خبرنگار خبرگزاری حوزه درباره جایگاه، ظرفیتها و ضرورتهای تعزیه با عباس مرادی، از تعزیهخوانان پیشکسوت کشور، به گفتوگو نشسته است که در ادامه با آن همراه میشویم.
به عنوان یکی از پیشکسوتان تعزیهخوانی، بفرمایید تعزیه چه ظرفیتهایی دارد که با گذشت سالهای بسیار، همچنان میتواند با مخاطب امروز ارتباط عمیق و مؤثر برقرار کند؟
بنده در پاسخ به این پرسش لازم میدانم به یکی از مهمترین ویژگیهای تعزیه اشاره کنم و آن حفظ اصالت این هنر دینی و آیینی از گذشته تاکنون است. تعزیه از همان ابتدای شکلگیری خود، عناصر مشخصی را در بطن خود جای داده است که تاکنون نیز حفظ شدهاند. این اصالت نهتنها در ساختار کلی تعزیه، بلکه در اشعار، ملودیهای موسیقی و نحوه اجرا هم کاملاً قابل مشاهده است.
هرگاه تعزیهخوانی تلاش کرده تا از چارچوبهای اصیل آن خارج شده و نوآوری خارج از حدود و اصول این هنر را وارد آن کند، تجربه نشان داده که به سرعت از بدنه تعزیه کنار گذاشته شده است. چه بسیار افرادی که با ایدههای ظاهراً نو و متفاوت به عرصه تعزیه آمدند و حتی برای مدتی مورد توجه قرار گرفتند، اما به دلیل فاصله گرفتن از هویت اصیل تعزیه، بهسرعت فراموش شدند.
در مقابل، افرادی مانند استاد رضا مشایخی و دیگر تعزیهخوانان قدیمی که اصالت را در متن، اجرا، لحن و موسیقی حفظ کردهاند، هنوز هم نامشان در ذهن مردم باقی مانده است. این حفظ اصالت موجب شده است که تعزیه بتواند حتی در عصر مدرن با مخاطب ارتباط برقرار کند. جالب آنکه هرچه جلوتر میرویم و بیشتر با تعزیه آشنا میشویم، متوجه میشویم که این هنر چه عمق و ظرافتهایی دارد و چه نکات دقیقی در آن نهفته است که شاید در ابتدا به آنها توجه نمیشد.
با توجه به ظرفیتهای بالای تعزیه، برای افزایش رونق و ارتقاء کیفیت اجراهای آن در زمان حاضر، چه اقداماتی باید انجام گیرد؟
بدون تردید، یکی از مهمترین اقداماتی که میتواند به احیاء و رونق بیشتر تعزیه کمک کند، توسعه سیستمهای آموزشی تخصصی در این حوزه است. در حال حاضر مراکزی مانند کانون منهاج یا مجمع تعزیه «آل طاها» فعالیتهایی دارند، اما این مراکز برای پوشش نیازهای تمام کشور کافی نیستند. اگر تعزیه در قالب یک سیستم آموزشی رسمی وارد آموزشگاهها و دانشگاهها شود، قطعاً علاقهمندان زیادی را به سمت خود جذب خواهد کرد و ظرفیتهای این هنر آیینی بیش از پیش شکوفا خواهد شد.
مسئله مهم دیگر، کمرنگ شدن اجراهای عمومی تعزیه است. در گذشته اجراهای متعددی در ایام خاص سال بهویژه ماه محرم و صفر برگزار میشد، اما اکنون این اجراها کاهش چشمگیری یافتهاند. برای حفظ و تداوم تعزیه، لازم است نهادهای فرهنگی و مسئولان دولتی وارد عمل شوند. افرادی مانند آقای اشرفی، که تلاش کردهاند تعزیه را در قالبهای نو مثل اجرا در خانه هنرمندان و تئاترها وارد کنند، گامهای مؤثری برداشتهاند. باید این تلاشها گستردهتر و حمایتها بیشتر شود تا زمینه برای معرفی تعزیه به نسل جوان و علاقهمند فراهم شود.
به باور بنده، تعزیه خود آنقدر قدرت و ظرفیت دارد که اگر بستری برای اجرای آن فراهم شود، میتواند مخاطب را به خود جذب کند. تنها مانع کنونی، کمبود فضا و امکانات اجرایی مناسب است که اگر تدبیری برای آن اندیشیده شود، میتوان شاهد شکوفایی دوباره این هنر باشکوه بود.
تعزیه چه ویژگیهایی دارد که سبب میشود حتی مخاطب غیرایرانی نیز، بهویژه هنگام اجرای آن در خارج از کشور، با آن ارتباط برقرار کند؟
تجربه اجراهای تعزیه در خارج از کشور برای ما بسیار ارزشمند و آموزنده بوده است. یکی از مهمترین واکنشهایی که از مخاطبان خارجی دریافت کردهایم، تعجب و تحسین آنها نسبت به زندهبودن و همزمانی چند عنصر هنری در تعزیه است. آنها برایشان شگفتانگیز است که یک هنرمند بتواند در آنِ واحد، اشعار بلند و پرمفهوم را از حفظ اجرا کند، در حالیکه موسیقی زنده در حال نواختهشدن است و خود نیز همزمان درگیر بازیگری و نمایش فیزیکی نقش است.
مخاطب خارجی، وقتی میبیند که هنرمند تعزیهخوان، بدون تکیه بر ابزارهای مدرن، تنها با تکیه بر حافظه و توان هنری خود، در برابر چشم تماشاگر، نمایشی حماسی، اندوهبار و آیینی را به صورت زنده ارائه میدهد، بیاختیار تحت تأثیر قرار میگیرد. این نمایش زنده همراه با موسیقی سنتی، اشعار کلاسیک، اجراهای نمایشی، حرکات هماهنگ، و گاه بهرهگیری از عناصر ورزشی مانند سوارکاری یا حرکات باستانی، برای تماشاگر خارجی بسیار جالب و تأثیرگذار است.
این شگفتی نه تنها از منظر هنری، بلکه از منظر فرهنگی نیز تعزیه را به عنوان یک میراث معنوی منحصر به فرد جلوه میدهد. مخاطب، حتی اگر با زبان فارسی آشنا نباشد، از طریق فرم، حس، موسیقی و حرکات، پیام اصلی را دریافت میکند و ارتباط عاطفی برقرار میکند. این یکی از رازهای ماندگاری و جهانیشدن تعزیه است که ریشه در صداقت اجرا، قدرت روایت و پیوند عمیق آن با فرهنگ دینی دارد.
در عرصه تعزیه، به نظر شما چقدر مخاطب امروز، بهویژه نسل جوان، با تعزیه ارتباط برقرار میکند و برای تقویت این ارتباط چه راهکارهایی پیشنهاد میدهید؟
نسل امروز، نسلی است که با سرعت بالای انتقال اطلاعات، فناوریهای نوین و فرمهای متفاوتی از هنر و رسانه مواجه است. اما نکته مهم این است که هرگاه شرایطی فراهم شود تا این نسل بتواند با تعزیه به شکلی جدی و بیواسطه روبهرو شود، واکنش آنها مثبت است. یعنی اگر تعزیه درست معرفی و اجرا شود، حتی مخاطب جوان هم با آن ارتباط برقرار میکند.
برای تقویت این ارتباط، باید از ابزارهای روز استفاده کرد، اما نه به معنای تغییر در محتوا یا اصالت تعزیه. بلکه میتوان از رسانهها، شبکههای اجتماعی، تولید مستند و برنامههای آموزشی برای معرفی اصول تعزیه بهره گرفت. همچنین فراهم آوردن بسترهای مناسب برای اجراهای زنده، بهویژه در محیطهای دانشگاهی و فرهنگی، نقش مهمی در آشنا کردن نسل جدید با این هنر دارد.
تعزیه هنری نیست که از زمانه عقب مانده باشد؛ بلکه آنقدر عمیق و زنده است که اگر درست عرضه شود، خود به خود نسل امروز را جذب خواهد کرد. مسئولیت ماست که شرایط آشنایی و درک صحیح از این هنر آیینی را برای جوانان فراهم کنیم.
چقدر نقش دولت و نهادهای فرهنگی در حمایت از تعزیه مؤثر است و در این زمینه چه کمبودهایی وجود دارد؟
بدون تردید، حمایت نهادهای فرهنگی، هنری و دینی از تعزیه میتواند نقش حیاتی در بقای آن ایفا کند. در حال حاضر، یکی از اصلیترین مشکلات تعزیهخوانان، نبود حمایت مالی، اجرایی و ساختاری است. بسیاری از گروههای تعزیه با عشق و علاقه شخصی و صرفاً بر اساس ارادت دینی فعالیت میکنند، در حالی که اگر حتی بخشی از این فعالیتها با حمایت نهادی همراه شود، تحولی جدی در کیفیت و کمیت اجراها ایجاد خواهد شد.
دولت میتواند با تعریف ردیف بودجه فرهنگی مشخص برای تعزیه، تشکیل دبیرخانههای منطقهای، حمایت از جشنوارههای تخصصی تعزیه و تأسیس مراکز پژوهشی در این حوزه، بسترهای لازم را برای توسعه آن فراهم آورد. این حمایتها نباید صرفاً در مناسبتهای مذهبی محدود بماند، بلکه باید به صورت دائمی و برنامهریزیشده صورت گیرد.
همچنین ایجاد فضاهای ثابت برای تمرین و اجرای تعزیه، تجهیز گروهها به امکانات حرفهای صوتی و تصویری، و ارائه تسهیلات برای مستندسازی و آرشیوسازی آثار تعزیهخوانان پیشکسوت، از جمله اقداماتی است که دولت میتواند برای حفظ و گسترش این میراث معنوی انجام دهد.
با توجه به تجربه طولانی شما، چه توصیهای به نسل جوانی دارید که علاقهمند به ورود به عرصه تعزیهخوانی هستند و میخواهند این مسیر را بهصورت حرفهای دنبال کنند؟
نخستین و مهمترین توصیه من به جوانانی که قصد ورود به عرصه تعزیه را دارند، این است که ابتدا با نیت خالص وارد شوند. تعزیه صرفاً یک هنر نمایشی نیست، بلکه یک عبادت، یک پیام، و یک ابزار فرهنگی-دینی است که رسالت دارد. کسانی که میخواهند تعزیهخوان شوند، باید از سر عشق و معرفت، و نه صرفاً به قصد دیدهشدن یا محبوبیت، وارد این میدان شوند.
در گام بعدی، باید حتماً آموزش صحیح ببینند. شناخت اصول تعزیه، تمرین مستمر، یادگیری ادبیات و موسیقی سنتی، و آشنایی با نقشها، از ضروریات ورود به این عرصه است. تعزیه مانند هر هنر دیگری، نیاز به تمرین و ممارست دارد. جوانان باید بهجای تقلیدهای سطحی، به عمق این هنر توجه کنند و از اساتید پیشکسوت بهره بگیرند.
در نهایت، صبر و پایداری رمز موفقیت در تعزیهخوانی است. ممکن است در ابتدای راه، سختیهای زیادی وجود داشته باشد، اما اگر نیت پاک باشد و مسیر درست طی شود، قطعاً هم خود فرد رشد خواهد کرد و هم در اعتلای این هنر مؤثر خواهد بود. آینده تعزیه وابسته به همین جوانان متعهد و آگاه است.
در بخش پیشین به ظرفیتهای تعزیه برای ارتباطگیری با مخاطبان خارجی اشاره کردید. چه ویژگیهایی در تعزیه وجود دارد که موجب شده این هنر در کشورهای دیگر نیز مورد توجه قرار گیرد، بهطوریکه حتی بدون شناخت تاریخی، مخاطب با آن ارتباط برقرار میکند؟
بله، یکی از جنبههای شگفتانگیز تعزیه همین جهانیبودن ظرفیتهای آن است. در تجربههایی که در خارج از کشور داشتهایم، بهویژه در آمریکا، شاهد بودیم که تعزیه بهعنوان یک هنر فاخر، نهتنها مورد توجه قرار گرفت، بلکه تحسینبرانگیز نیز بود. به عنوان نمونه، در سالهای ۱۳۸۲ یا ۱۳۸۳، روزنامه «نیویورک تایمز» گزارشی اختصاصی درباره تعزیه منتشر کرد و حتی تصویری از یکی از تعزیهخوانان، مرحوم آقای صفاریان، را در حالیکه خنجری در دست داشت و نقش حضرت مسلم را ایفا میکرد، در صفحه اول خود به چاپ رساند.
این گزارش با تحسین فراوان به این نکته پرداخته بود که چگونه یک نفر در آنِ واحد، چندین کار را همزمان و بهصورت زنده روی صحنه انجام میدهد. از حفظخوانی اشعار سنگین کلاسیک گرفته تا اجرای زنده موسیقی، نمایش نمایشی، حرکات نمایشی و حتی پرداختن به ورزشهایی همچون سوارکاری و شمشیربازی بهشکل زنده و هماهنگ در تعزیه رخ میدهد.
مخاطب خارجی از اینهمه انسجام، مهارت و توانایی در شگفت میماند. آنها هنرهای سنتی زیادی را در کشورهای خود دارند، اما هنر دینی و آیینیای به این جامعیت کمتر در دنیا دیده شده است. جالبتر آنکه در جشنوارههای بینالمللی که تعزیه حضور داشته، به دلیل همین ویژگیها، رتبه اول را در میان هنرهای سنتی کشورها کسب کرده است. همین باعث شد که برخی اجراهای تعزیه بهمدت چهل روز در خارج از کشور روی صحنه بروند و با استقبال گسترده مخاطبان روبهرو شوند.
آیا میتوان گفت تعزیه از ظرفیت جهانیشدن نیز برخوردار است؟ اگر آری، چگونه میتوان این مسیر را تقویت کرد؟
یقیناً تعزیه نهتنها ظرفیت جهانیشدن را دارد، بلکه شواهد عملی نیز نشان میدهد که این مسیر قبلاً آغاز شده است. آنچه موجب جذابیت جهانی تعزیه میشود، ترکیب خلاقانه چندین عنصر فرهنگی و هنری در قالب یک ساختار آیینی منسجم است. مهمترین ویژگی تعزیه این است که، با وجود آنکه بهشدت وابسته به زمینههای فرهنگی و مذهبی شیعه است، اما حس و پیام انسانی آن، مرزهای زبانی و ملی را درمینوردد.
برای جهانیسازی تعزیه، نیاز به یک برنامهریزی راهبردی داریم. ابتدا باید نسخههای استاندارد و فاخر از تعزیه ضبط و ترجمه شوند تا برای مخاطب غیرایرانی قابل درک باشند. همچنین باید گروههای تخصصی تعزیه برای شرکت در جشنوارههای جهانی، با آموزشهای لازم تجهیز شوند. دولت و نهادهای فرهنگی نیز میتوانند با اختصاص بودجه، فراهم کردن بستر دیپلماسی فرهنگی، و حمایت از اجراهای بینالمللی، این روند را تقویت کنند.
در عین حال، ضروری است که هویت اصیل تعزیه در مسیر جهانیشدن محفوظ بماند. جهانیسازی نباید بهمعنای تحریف و تغییر ساختار آن باشد، بلکه باید اصالت حفظ شود و تنها در نحوه ارائه و ارتباط با مخاطب جهانی تدبیر شود.
اگر بخواهید یک جمعبندی کلی از مهمترین ویژگیها و ضرورتهای حفظ و گسترش تعزیه ارائه دهید، چه نکاتی را ضروری میدانید؟
در جمعبندی باید عرض کنم که تعزیه، هنری است برگرفته از؛ ایمان، عشق، حماسه و فرهنگ دینی مردم ما. این هنر، نه یک ابزار سرگرمی، بلکه یک رسانه مؤثر در انتقال مفاهیم انسانی، الهی و تاریخی است. آنچه تعزیه را تا امروز زنده نگه داشته، اصالت، صداقت، معنویت، و ارتباط عاطفی عمیق با واقعه عاشورا بوده است.
ضروریترین اقدام برای حفظ تعزیه، آموزش صحیح، ثبت و ضبط حرفهای، حمایت ساختاری از گروهها و فراهم کردن بستر مناسب برای اجراست. اگر این موارد مورد توجه قرار گیرد، تعزیه نهتنها در داخل کشور احیاء میشود، بلکه بهعنوان یک میراث فرهنگی جهانی، جایگاه شایستهتری در سطح بینالمللی خواهد یافت.
تعزیه قدرت دارد، شناسنامه دارد، هویت دارد. ما باید قدر آن را بدانیم و آن را همانگونه که نیاکان ما حفظ کردند، به نسلهای آینده انتقال دهیم. این وظیفهای است تاریخی، فرهنگی و دینی.
برخی از صاحبنظران معتقدند که تعزیه تنها یک نمایش مذهبی نیست، بلکه ترکیبی از هنرهای نمایشی، موسیقی، ادبیات و حتی ورزشهای آیینی است. از منظر شما که سالها در این حوزه فعالیت داشتهاید، این تنوع هنری چه نقشی در اثرگذاری تعزیه بر مخاطب دارد؟
این نکته بسیار دقیقی است. تعزیه، همانگونه که اشاره کردید، تلفیقی از چندین عنصر هنری است که در کنار یکدیگر، یک کل هماهنگ و یکپارچه را میسازند. موسیقی در تعزیه، نهتنها نقش همراهکننده دارد، بلکه گاهی خود بهتنهایی بار احساسی و محتوایی کل سکانس را منتقل میکند. اشعار تعزیه، معمولاً برگرفته از متون فاخر ادبیات کلاسیک هستند و با ظرافتی خاص انتخاب میشوند تا هم پیام دینی را منتقل کنند و هم زیبایی زبانی داشته باشند.
از سوی دیگر، اجراهای نمایشی، حرکات نمایشی، سوارکاری، استفاده از لباسهای سنتی و آیینی، گریم، و حتی شیوه ورود و خروج شخصیتها، همه و همه بخشی از یک نظام هنری پیچیده و عمیق هستند. این همافزایی بین هنرها موجب میشود که مخاطب درگیر یک تجربه همهجانبه شود؛ تجربهای که صرفاً تماشا نیست، بلکه مشارکت احساسی و عاطفی را نیز با خود دارد.
این تنوع هنری، تعزیه را به هنری تبدیل کرده که میتواند بهراحتی با احساسات انسان ارتباط برقرار کند. خواه این مخاطب مسلمان باشد یا نباشد، فارسیزبان باشد یا زبان دیگری بداند، در هر صورت پیام تعزیه را در سطحی از جان درک میکند. این همان معجزهای است که در هنر دینی متعالی نهفته است.
در برخی موارد، شاهد هستیم که تعزیه با اشکال نوین هنری مانند تئاتر تلفیق میشود. به نظر شما این نوع تلفیقها به اصل تعزیه آسیب میزند یا میتواند فرصت تازهای برای معرفی این هنر به مخاطبان جدید باشد؟
پاسخ به این پرسش نیازمند یک تمایز دقیق است. اگر هدف از تلفیق با هنرهای دیگر، صرفاً معرفی بهتر تعزیه و آشنا کردن مخاطب مدرن با آن باشد، و اگر این تلفیق با رعایت اصول اصالت، هویت و چارچوبهای تعزیه انجام شود، میتواند فرصت مناسبی باشد. برای مثال، استفاده از نورپردازیهای بهتر، صدابرداری حرفهای، یا حتی فضاسازیهای مناسب در سالنهای تئاتر، میتواند کیفیت اجرای تعزیه را ارتقا دهد.
اما اگر این تلفیق منجر به تغییر در ساختار محتوایی، حذف یا جابهجایی نقشهای کلیدی، یا دستکاری در اشعار و موسیقی سنتی تعزیه شود، آنگاه خطر تحریف و از دست رفتن اصالت وجود دارد. باید توجه داشت که تعزیه یک تئاتر صرف نیست، بلکه یک مراسم آیینی-هنری است که با نیت و باور دینی اجرا میشود.
بنابراین، هرگونه نوآوری باید با دقت، مطالعه و بهرهگیری از نظر متخصصان این حوزه انجام گیرد. ما میتوانیم از ابزارهای مدرن برای ارتقای تعزیه استفاده کنیم، اما باید مراقب باشیم که روح تعزیه را فدای فرم نکنیم.
به عنوان سخن پایانی، اگر بخواهید یک پیام یا توصیه مهم برای مسئولان فرهنگی، هنرمندان جوان و مردم علاقهمند به تعزیه داشته باشید، آن پیام چیست؟
پیام بنده ساده ولی عمیق است: تعزیه را برای خدا بخوانید. نیتتان خالص باشد. این هنر آیینی، همانگونه که در ابتدا عرض کردم، یک ابزار تبلیغ دینی است، نه وسیلهای برای شهرت یا محبوبیت زودگذر. اگر هدف از تعزیهخوانی جلب دل مردم باشد، به نتیجه نخواهیم رسید. ماندگاری تنها در اخلاص است.
برای مسئولان فرهنگی عرض میکنم که توجه به تعزیه، در واقع توجه به یکی از ستونهای فرهنگی، اعتقادی و هنری این سرزمین است. این هنر، شناسنامه عزاداری شیعی و حافظ میراث عاشورا در فرهنگ ایرانی-اسلامی است. حمایت از تعزیه، حمایت از هویت ملی و دینی است.
و خطاب به جوانان علاقهمند، میگویم که این مسیر، مسیر مقدسی است. آسان نیست، اما ارزشمند است. اگر با نیت پاک، پشتکار، آموزش صحیح و بهرهگیری از تجربیات پیشکسوتان حرکت کنید، هم خودتان رشد خواهید کرد و هم خدمت بزرگی به فرهنگ و دین کردهاید.
انتهای پیام











نظر شما